نویسندگان
چکیده
تشکلها و گروههای رسمی و غیررسمی دانشجویی یکی از جوامع هدف نظام سیاستگذاری کلان و خُرد ایران بوده و هستند که عملکرد و شأن اجتماعی آنان وجوه مختلف موافق و مخالف نظام حاکمیت را در بردارد. مطالعه سیر تطور تاریخی تشکلهای دانشجویی از بدو شکلگیری جنبش دانشجویی حاکی از آن است که این جنبش از دل حوادث اجتماعی مختلف زائیده شده و بهعنوان یک حرکت داوطلبانه، آزادانه، اختیاری و جهتدار به بلوغ رسیده است. در این میان در هر برهه از تاریخ سیاسی، از دولتهای قبل از انقلاب تا دولتهای بعدی، نگاه سیاستگذاران متعدد و مختلف بوده است. گاهی نگاه تثبیتی و تقویتی، گاهی کنترلی و سختگیرانه و گاهی منفعل و بدون توجه وجود داشته است. اینها حاکی از آن است که بههرحال خطمشیگذاری پیرامون فعالیتهای تشکیلاتی دانشجویان یکی از دغدغههای سیاستمداران میباشد. این تحقیق1 به بررسی سیاستهای اتخاذ شده در حوزه تشکلهای دانشجویی، بهویژه در دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس چارچوب جریانات چندگانه کینگدون میپردازد. در این راستا، به بررسی قانون اساسی، قوانین موضوعه، بخشنامهها و آئیننامههای جمهوری اسلامی ایران و دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان میدهد هم در اسناد بالادستی و قانون اساسی و هم در سطوح پایینتر، همواره خطمشیهایی برای ساماندهی به تشکلهای دانشجویی وجود داشته است هرچند که برخی سیاستهای موجود انقباضی و سختگیرانه تشخیص داده شد و برخی تسهیلکننده و رونقبخش فعالیت تشکلهای اسلامی و سیاسی. با این حال، با ویژگیهای مترتب بر تشکلهای دانشجویی همواره تنشهایی به سیاستگذاران و مدیران دانشگاه با متولیان تشکلها وجود داشته و دارد که این امر حاکی از پویایی حرکتهای دانشجویی و جوانانه است.
کلیدواژهها